چرا در روابط عاشقانه احساس بیاعتمادی ایجاد میشود؟
روابط جدید با احتیاط بیشتری رفتار کند و به سختی اعتماد کند.
عدم امنیت عاطفی:
اگر فرد در کودکی در محیطی ناامن و غیرقابل پیشبینی بزرگ شده باشد، ممکن است در بزرگسالی نیز در برقراری روابط صمیمی و پایدار دچار مشکل شود.خود کمبینی و عدم اعتماد به نفس:
افرادی که خود را لایق عشق و محبت نمیدانند، ممکن است همیشه نگران از دست دادن طرف مقابل باشند و این نگرانی منجر به بیاعتمادی شود.ترس از صمیمیت:
برخی افراد به دلیل ترس از آسیبپذیری، از صمیمیت عاطفی دوری میکنند و این دوری باعث ایجاد فاصله و بیاعتمادی میشود.عدم ارتباط موثر:
عدم توانایی در بیان احساسات و نیازها، و همچنین عدم گوش دادن فعال به طرف مقابل، میتواند باعث سوءتفاهم و بیاعتمادی شود.رفتارهای مشکوک و مبهم:
پنهانکاری، عدم شفافیت در مورد فعالیتها، و دروغهای کوچک میتوانند به تدریج اعتماد را از بین ببرند.مقایسه با دیگران:
مقایسه مداوم رابطه خود با روابط دیگران و حسادت میتواند منجر به احساس ناامنی و بیاعتمادی شود.کنترلگری:
تلاش برای کنترل رفتارها و تصمیمات طرف مقابل، نشاندهنده عدم اعتماد و احترام است و باعث ایجاد تنش و بیاعتمادی میشود.عدم حمایت عاطفی:
زمانی که فرد احساس کند در مواقع سختی و نیاز، از طرف شریک زندگی خود حمایت نمیشود، ممکن است اعتماد خود را نسبت به او از دست بدهد.تفاوت در ارزشها و اهداف:
اگر ارزشها و اهداف دو طرف با یکدیگر تفاوتهای اساسی داشته باشد، ممکن است در طول زمان بیاعتمادی و ناامیدی ایجاد شود.کمبود وقت و توجه:
نادیده گرفتن نیازهای عاطفی طرف مقابل و عدم اختصاص وقت کافی به رابطه، میتواند باعث احساس بیاهمیتی و بیاعتمادی شود.فشار اجتماعی:
نظرات منفی و قضاوتهای اطرافیان میتواند بر روی احساسات فرد تاثیر بگذارد و باعث ایجاد شک و تردید در رابطه شود.مشکلات مالی:
مشکلات مالی و عدم شفافیت در مورد مسائل مالی میتواند باعث تنش و بیاعتمادی شود.اعتیاد:
اعتیاد به مواد مخدر، الکل یا سایر رفتارهای اعتیادآور میتواند به شدت به اعتماد در رابطه آسیب برساند.تشخیص این دلایل و تلاش برای رفع آنها با همکاری و همدلی طرفین، میتواند به ترمیم اعتماد و تقویت رابطه کمک کند.
صداقت، احترام متقابل و ارتباط باز و صریح، کلیدهای اصلی ایجاد و حفظ اعتماد در روابط عاشقانه هستند.
رابطه سالم است.
حتی پنهان کردن احساسات واقعی نیز میتواند باعث ایجاد سوء تفاهم و بیاعتمادی شود.
شفافیت در مورد اهداف، انتظارات و خواستهها، به طرف مقابل اطمینان میدهد که شما قابل اعتماد هستید.
در مورد مسائل حساس و مهم، صریح و شفاف با شریک خود صحبت کنید.
از دروغ گفتن، حتی دروغهای مصلحتی، خودداری کنید.
رفتارهای متناقض
وقتی حرفها و رفتارهای یک فرد با هم همخوانی ندارند، باعث ایجاد سردرگمی و بیاعتمادی میشوند. مثلا اگر کسی ادعا میکند که شما را دوست دارد، اما رفتارش نشان دهنده بیتفاوتی باشد، طبیعی است که احساس بیاعتمادی کنید. این تناقض میتواند در ابعاد مختلف رابطه، از جمله تعهد، احترام و حمایت عاطفی، بروز پیدا کند. به الگوهای رفتاری شریک خود توجه کنید و ببینید آیا با حرفهایش مطابقت دارد یا خیر. در صورت مشاهده رفتارهای متناقض، به طور مستقیم و با لحنی آرام، با او صحبت کنید. از قضاوت و متهم کردن خودداری کنید و سعی کنید دلیل این تناقض را درک کنید. اگر این تناقضها ادامه دار باشند، ممکن است نیاز باشد که رابطه را جدیتر بررسی کنید. به غریزه خود اعتماد کنید و احساسات خود را نادیده نگیرید.
حسادت بیش از حد
حسادت در حد معقول، نشانه علاقه و توجه است، اما حسادت بیش از حد و غیرمنطقی، میتواند باعث ایجاد خفقان و بیاعتمادی در رابطه شود. حسادت ناشی از ناامنیهای درونی و ترس از دست دادن است. حسادت بیش از حد میتواند منجر به رفتارهای کنترلگرانه، بازجوییهای مداوم و سوء ظنهای بیمورد شود. اگر به حسادت بیش از حد مبتلا هستید، سعی کنید ریشه آن را در خودتان پیدا کنید و با کمک یک متخصص روانشناس، آن را درمان کنید. به جای تمرکز بر کنترل شریک خود، بر تقویت اعتماد به نفس خود تمرکز کنید. با شریک خود در مورد احساسات خود صحبت کنید و به او اطمینان دهید که به او اعتماد دارید. به جای حسادت، بر ایجاد صمیمیت و ارتباط عمیقتر با شریک خود تمرکز کنید.
عدم برآورده شدن نیازهای عاطفی
وقتی نیازهای عاطفی یک فرد در رابطه برآورده نمیشود، احساس نارضایتی و بیاعتمادی ایجاد میشود. این نیازها میتوانند شامل نیاز به توجه، محبت، حمایت، قدردانی و درک باشند. 
احساس امنیت و استقلال کند. این مرزها میتوانند شامل مرزهای فیزیکی، عاطفی، روانی و مالی باشند. در مورد مرزهای خود با شریک خود صحبت کنید و از او بخواهید که به آنها احترام بگذارد. به مرزهای شریک خود نیز احترام بگذارید و از تجاوز به آنها خودداری کنید. تعیین مرزها به ایجاد یک رابطه سالم و متوازن کمک میکند. اگر در تعیین مرزها مشکل دارید، از یک مشاور متخصص کمک بگیرید.
تفاوت در ارزشها و باورها
تفاوتهای اساسی در ارزشها و باورها، میتواند باعث ایجاد اختلاف نظر، سوء تفاهم و بیاعتمادی در رابطه شود. وقتی دو نفر در مورد مسائل مهم زندگی، مانند خانواده، مذهب، سیاست و تربیت فرزند، دیدگاههای متفاوتی داشته باشند، احتمال بروز درگیری و ناامیدی افزایش مییابد. در مورد ارزشها و باورهای خود با شریک خود صحبت کنید و ببینید آیا تفاوتهای اساسی بین شما وجود دارد یا خیر. اگر تفاوتهای اساسی وجود دارد، سعی کنید آنها را بپذیرید و به آنها احترام بگذارید. به جای تلاش برای تغییر دادن شریک خود، بر یافتن نقاط مشترک تمرکز کنید. اگر تفاوتها غیر قابل حل هستند، ممکن است نیاز باشد که در مورد آینده رابطه خود تجدید نظر کنید. گاهی اوقات، مشاوره با یک متخصص میتواند به شما در مدیریت این تفاوتها کمک کند.
رفتارهای کنترلگرانه
رفتارهای کنترلگرانه، مانند تعیین اینکه چه کسی را ببینید، چه بپوشید و چه کار کنید، باعث ایجاد ترس، خشم و بیاعتمادی در رابطه میشوند. این رفتارها نشان دهنده عدم احترام به استقلال و آزادی فردی است. اگر شریک شما رفتارهای کنترلگرانه دارد، به طور مستقیم و قاطعانه به او بگویید که این رفتارها برای شما قابل قبول نیستند. از حق خود برای داشتن استقلال و آزادی فردی دفاع کنید. اگر شریک شما حاضر به تغییر رفتارش نیست، ممکن است نیاز باشد که رابطه را ترک کنید. اگر در معرض خشونت خانگی هستید، فوراً با یک سازمان حمایتی تماس بگیرید. امنیت و سلامت روانی شما از هر چیزی مهمتر است.
تعهد ناکافی
وقتی یک یا هر دو طرف رابطه، تعهد کافی به رابطه ندارند، احساس ناامنی و بیاعتمادی ایجاد میشود. تعهد به معنای تمایل به سرمایهگذاری زمان، انرژی و احساسات در رابطه است. 
حرفای شما درباره بیاعتمادی توی روابط خیلی به دل نشست… من خودم یه مدت به خاطر یارو قبلی که مدام قول میداد و عمل نمیکرد با این مشکل درگیر بودم، تاحدی که با همسرمم اولش حسابی مشکل داشتم و هر حرفش رو شک میکردم 😅 واقعا کار سختیه که دوباره دل به کسی بسپری بعد از یه تجربه بد… خوشحال میشم اگر باز هم درمورد راههای بازگشت اعتماد از دست رفته یا داستانهای مختلف در این زمینه بنویسید 🫂 اگه کسی مثل من چنین حالتی رو تجربه کرده خوشحال میشم تجربههاش رو بخونم 👀